۸۰- لطفا!



همین حالو بودم یهسال پیش همین موقع . اون موقع هم بو میداد همه چی! رای اولی بودم ذوق داشت!

الان هم بو میده همه چی! بوی خون!

مامان شروع کرده قران از دستش نمیوفته!

 اهای خدا  لطفا اگه وجود داری اگه  وقت داری یه نگاه به خونای ریخته شده بکن

یه نگاه به مادرایی که فردا دسته گلشونو  میفرسن تو دل گلوله بکن! لطفا!

دستم به هیچ جا دیگه نمیرسید !



۶۷- از مزایای خفه خون گرفتن!


یادت باشه بزرگتری یادت باشه تو روت هیچ وقت واینسادم یادت باشه هر وقت خاصی بهم تهمت بزنی حواستو جمع کنی که من خیلی حساسم رو این یه مورد ! یادت باشه وقتی داری لیچار بارم میکنی هیچ وقت نمیگم نه دروغ میگی ! میگم چشم !میگم راس میگی! میگم حرمتشو نگه دار یادت باشه از بی اعتمادی متنفرم ! یادت باشه این دفعه که از جای دیگه پر بودی حق نداری سر من خالیش کنی ! یادت باشه کم کم لبریز میشم ! یادت باشه اگه بریزم دیگه هیچ کاری نمیشه کرد یادت باشه وقتی یه چیزی میگی نصفه نیمه نگی اگه درسته ازش دفاع کن نگو فک کن یادت میاد ! یادت باشه وقتی نمیونم داد بزنم بغضم میشه مشتم که گره شده یهو به خودم میام میبینم دستم خونیه! از بس فشار دادم ناخنامو توش!یادت باشه ذره ذره جمع میشه !

۶۴-جام زهر


 

    جام زهرم را بیاورید!


   شاید شستسشو دهد تلخی این روزهایم را !


   شاید به  این سرمستی اشک بار پایان دهد!




۶۱- لاک پشت عجیب غریب خوابای عجیب غریبتر من !


  توی لهجه یزدی بین تلفظ ق و غ تفاوت وجود داره داداش ما این دوتا رو جا به جا میگه از اینجا بود که واسه تعلیم این بچه و کمی تا حدودی اذیت کردنش تصمیم گرفتیم این جمله رو ۳ بار بگه !


محققی در قرقیزستان قورباغه قاسم غول را دزدید :)))))


از اینجا بود که داداشی قصد کشت منو پیدا کرد و و قهره !!!!: دی

 

* دیشب خواب دیدم یه نفر یه لاک پشت داشت که خیلی گردن بلندی داشت و گردنش عین گربه پر از مو بود از بس به این لاک پشتش ور رفتم ازم گرفت گفت داری میکشیش !!!!( خیلی نامرده نذاشت بازی کنم با لاکیش !!!:(  !  )


** من خوبم ! خیلی خوبم ! ........



۵۷- سناریوی زندگی


داره برام از قدیما میگه


که بچش وقتی کوچیک بود اینو گفتو من چی گفتم !


 اگه مامان بابای من مهدیو سیمین بودن چه قد خوب میشد هم جوون بودن هم بابا داشتم

چی میشد اگه  منم بابا داشتم عین امیر علی  ، اشکال نداره که کچل بود اما خوب بابا داشت میومد دنبالش دم مدرسه زشت بود اما بابا داشت !



! بغض داره خفش میکنه
شاید دلیل این همه فرق داشتنش با بقیه همینه ! شاید واسه همینه  ......
   

۴۴ -هیس!



هیس !

میخواهم بخوابم!

میخواهم به خانه  ی جدیدم عادت کنم!

برای خود خانه ای ساخته ام . خانه ای از جنس لاک .

لاکی از جنس شیشه ولی صاف !

لاکی سختر از شیشه دلم !

به کور ترین نقطه ان پناه میبرم .

در ان کنج خلوتگاهی میسازم که هیچ کس جز من نتواند بیاید . حتی تو!

لاکم میشود تنها جایی که اگر خندیدم در ان اثری از شوق هست! میشود خانه من !

هیس!

میخواهم خستگی در کنم !

خسته تر از انم که بمیرم!

خسته تر از انم که  این بغض  خفه کننده  را تحمل کنم!

اما دوست دارم ! دوست دارم این اشکها شستشویم دهند !

بشویند این دل شیشه ای غبار گرفته را که با اندک صدایی میشکند! 

خسته ام از این تنهایی تنها ! 

هیس ....!





۳۵- تلخ تر از زهر



      گاهی مرور تلخ ترین خاطره های ادم براش شیرین ترین لحظه  رو میسازه که از تلخیش بغضش میترکه

۱۷-



   دخترک پرپر شدو ما امروز فقط گلهایش را پرپر کردیم !!


    تف به کل این زندگی که هرجوری میخام فک کنم خوبه یه جاش میلنگه!



۱۶- تلخ مثل اسپرسو


دو تا قاطی میافتن به هم ! داغون! عصبی! یکی از یکی قاطی تر !


جفتشون میخندن ولی اگه یه لحظه تهنا شن چشاشون پره اشکه!


خسته ان! دردشون عین همه!


میترسن ! حرف میزنن توی کافی شاپ تاریک !


اشک امونشون نمیده هی بغضشونو غورت ( شایدم قورت!) میدن !

هی جلوی این دلو میگیرن اما مگه این چشای لامصب اجازه میدن؟! مگه دوام میارن !؟

مگه میتونن بازم بریزن تو خودشون خسته شدن!

امروزم همین بود از صبح هی یه جای خلوت  هی درد دل  هی غصه!

هی حرفای یه سال مونده !

همش چراهای بی جواب !


خوبیش اینه که عین همیم! خوبیش اینه که وقتی واسش توضیح میدم میفهمه ! نباید به این فک کنم که درک میکنه یا نه!


از خودم بدم میاد!

از ترسو بودنم بدم میاد!

از اینکه جرات ندارم بگم بدم میاد!

از اینکه از غرورم تا حالا یه دنیا ضربه خوردم بدم میاد !

از خودخواه بودنم بدم میاد از این همه عاقلانه فک کردن بدم میاد!

متنفرم از خودم! متنفرم!

از این که فقط به فکر اینم که دل یخ نفرو نشکنم  بدم میاد !

از این که به خاطر نشکستن دلم نشکستن غرورم خودمو له میکنم متنفرم!


دلم یه شونه گرم میخاد !

دلم یه گوش میخاد که به همه حرفام گوش بده!


اهای خدا مگه نمیگن همیشه هستی پس چرا هیشکی نیس من براش گریه کنم ! داد بزنم! !؟

چرا کسی نیس گوش کنه!؟

من دلم یه دست گرم میخاد که وقتی دارم گریه میکنم اشکامو پاک کنه  !

یه شونه ! یه بغل که وقتی داغون میشم بهش پناه ببرم !

من الان دلم یه همزبون میخاد!


اهای خدا داری؟ 

لطف کن بم بده بهش نیاز دارم خیلی !



۱۳-




 سخت فهمیدم !


تلخ فهمیدم!


ولی فهمیدم !


فهمیدم منو تو یکی نبودیم !


خیلی وقته فهمیدم اما!


تو چرا هیچ وقت نفهمیدی  همه چیز  فقط به خاطر خودت بود ! 


چرا نخاستی واسه یه بار هم شده بگی حرفاش از سر دلسوزی نیس!


دوسم داره! دوستمه!؟