۵۹- من از اصل خویش افتاده ام اما ....!


 گاهی وقتا ادم باید به اصل خودش برگرده !

دیگه بسه ! اونی چیزی که باید میشد و میگفتم گفتم! بسه بقیش با تو!

همیشگی نوشت !



۵۴- من کیم؟



* مدت های مدیدیست در این سوال گم شده ام :من کی ام؟


حالا واقعا من کی ام؟|( اگه کسی چیزی در مورد من میدونه بگه!)



** همه چیز حتی خودم دست به دست هم داده ایم که دهنم را اسفالت کنیم ! چرا؟ نمیدونم؟




۵۳-اندیشه


منو بیدارم میکنه میگه پاشو امتحان اندیشه داری

پا نمیشم !

دوباره میگه پاشو اندیشه کن!

میگم واقعا باید اندیشه رو کرد!

میگه : .....

۵۲- هیچ!



ای هیچ ز بهر هیچ بر هیچ مپیچ! 



* نمی دونم شعر از کیه اما معلم فیزیک دوم دبیرستانم روز اول اینو پا تخته نوشت ! نمی دونم چرا همش امروز این تو یادمه!


** این شعر صرفا برای ثبت خاطره معلم گرامی نوشته شد!


۵۰- نون پنیر سبزی



بعد یه دنیا بارون یه دنیا نون  سنگک و پنیر سبزی با کره و گردو هم خیلی خوبه ها! همه میان ترمای ادمو واسه یه ساعت  از یادش میبره : دی

۴۷- من تصمیم میگیرم !

چه قد سخته بخوای یه تصمیم سخت بگیری!

من گرفتم ولی میترسم واقعا! دعا پلیز !

خودت هم کمک کن لوفا

۴۶- دو نفره!



این بارونه که الان میاد بدجوری دونفره هستا! عشق میکنم با هاش!





۴۵- خوب و خوب تر !


یه دوست خیلی قدیمی  : اوضا در چه حاله ؟ خوبه؟ خوبی؟

یه کم فک میکنم میگم: اره فک کنم! اره خوبه؟ خیلی خوبه! 

میگه : مطمئنی؟

میگم : اره اگه بگم بده همه چی خراب میشه رو سرم ! درو دیوار هم میخان گازم بگیرن! پس خوبه خیلی خوبه !

میگه   : یه کاری کن خوبتر از این نشه!



۴۱- اوربیت زندگی!


میگه دهنت طعم مرگ داره!

میگم میدونم ! بوی مرگ میده! اوربیت با طعم زندگی داری؟





۳۸- علوسی



یک نفر دیگه از جمع دوستانه ۱۰ نفرمون رفت!شدیم ۸ تا ! از دیشب باورم نمیشه ! اخه واسه چی لعیا ازادیتو دادی رفت ؟اخه الان چه وقت شوهر کردن بود؟

امیدوارم همیشه عین الانت اینقد شادو خوشحال بشی! حالا که علوس شدین توو  مریم فردا نمیاین خونه ما؟ ( اره دیگه : دی)

ماها یه گروه ۱۰ نفره بودیم که حتی وقتی سه ۴ روزه میایم هم دیگه رو میدیدیم! امیدوارم بقیه اینقد زود نرن خونه بخت مگه چه خبره خونه شوهر؟

خوب اخبارو پخشوندم:پی.  همه تو کف موندن! عکس العمل هیشکی به باحالی نوشین اونم تو اس ام اس نبود!