186-خیلی دلم گرفته از خیلیا!

یه عالمه حرف داشتم واسه نوشتن! حس نوشتنش نیس! ونجایی ام که مغزم واقعا فرمان نمیده که کاری بکنم! یا حتی فک کنم به اینکه چیا قرار بود بنویسم! یادمه میخاسم بنویسم کاش آدم میتونس بالا بیاره! همه اون حسایی که داره رو!

آدمای وقیح رو باید چیکار کرد؟! جز ... روشون؟!یا حتی تو گوششون زدن!

شاخ هم شدم!

ولی خوشبینم! نمیخام بیام جنگل ابر!

نظرات 2 + ارسال نظر
زریر یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 ساعت 19:50 http://saansiz.blogsky.com

چرا اینروزا اینقد ماها بیچاره شدیم؟!!
من دلم خیلی گرفته.بیشتر از خدا.

سیمین دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 ساعت 00:43

به جددددددددد مینا!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد