175-...

همین الان یکی گف دفه اول که دیدمت فک نمیکردم اینقد خانواده دوس باشی، من :؟

خب من خانواده دوستم ولس بیشتر از اون آرامش طلبم آرامش خونمو میخام . سکوت میخام ،خنده واقعی میخام،تنفس توی هوای آرومومیخام، خسته  ام از خفه بودن اینجا،از حماقت، از این دانشگاه دانشکده! دیگه دارم میرم به بابام بگم من .. خوردم برمیگردم،اینجا ارزش موندن نداره ،اینجا ارزش وقت تلف کردنو مدرکم نداره. اما میمونم وایمیسم پای یه دونه دلیل اینجا موندنو به فنا رفتن زندگیم اعصابم سلامتیم آرامشم آسایشم!

نظرات 3 + ارسال نظر
نونوچه یکشنبه 14 اسفند 1390 ساعت 19:07 http://nonoche.blogsky.com

مینا همه جا همینه!!! نری بهتره!!!

LosT PsYcHo شنبه 20 اسفند 1390 ساعت 14:37 http://lostpsycho.blogsky.com

تازه رفتین تو دانشکده جدیدتون که!
به این خوشگلی!
D:

آکواریومه دس تو دماغت بکنی رئیس دانشکده میبینه!
ریدن با این ساختنشون ! از دانشگام متنفرم

LosT PsYcHo یکشنبه 21 اسفند 1390 ساعت 00:21 http://lostpsycho.blogsky.com

منم
تحملش سخت شده واقعا
آره از رئیس دانشکده تون که خیلی بد شنیدم از دوستای هم رشته ایت که دارم
یارو از اون عوضیاس ظاهرا
ولی به رئیس دانشکده ما نمیرسه
نیم ساعت اول کلاس میاد قران تفسیر میکنه واسمون
:-|

کی عوضی نیس تو این دانشگاه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد