بارونیه هوا مثل من! سرده مثل من! هوای محشریه واسه خیس شدن ! واسه فراموش کردن!
گاهی وقتا یه چیزایی میبینم که سوال میشن برام ! مثل امروز و تنها با فحش دادن به طرفه که شاید بتونم این بی جوابی ها رو اروم کنم! چرا ؟؟؟
امروز ذهنم سوال بارون بود! حتی اطرافمو نمیدیدم از بس از خودم میپرسیدم!
هانی میگه چته؟ یه ارزو کن !داره بارون میاد!
میگم الان دلم یه کسی یا یه چیزی رو میخاد عین یه بچه که ساده هست اما سخته ارومه اما زنده تغیر میکنه خیلی چیزی واسه کشف کردن داره جذابه کم توقعه زود قانع میشه همیشه هم بچه میمونه ! میگه دیوونه ایا ! میگم کم نه!
دوس داشتم سوالامو مینوشتم !
بی ربط نوشت : یه جا خوندم فحش گونــه ای از التمــاس است !!
+ مینــا ؟! یه چیزی بگم ناراحــت نمیشی؟! اون وبلاگتو بیشتر دوست میداشتم !! با بلاگ اسکای حال نمی کنم !! احساس غربت میکنم تووش !!
چقدر مبهم!!!!
۱۹۸۴ یه شاهکاره.
درسته که یه فضای ترسناک از آیینده ست (یه مقداریش رو الان می بینیم)ولی قرار نیست که همیشه همه چیز به خوبی و خوشی تموم بشه.
امیدوارم آینده ی ما این نباشه
من کتابش رو خوندم
چند تا از دوستام هم همینطور اولین با ربود از فیلمش میشنیدم
به شهر ما میگی جهنـــــم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
:)
ایشالا که حال دایی زودی خوب میشه و مشکل خاصی ندارن.
دعا کن براشون عزیزم.