نمیدونم شایدم نمیتونم! اما از مردن ادما هیچ تصوری ندارم! خوب رفته مرده! نبودش احساس میشه دلم برا عروس گفتنش به مامانم تنگ میشه هر سال عید نفراولی که میرفتیم سراغش عمه بزرگه بود اما الان! ولی خوب راحت شد! رفت! اونی که عذاب میکشه همه چیزش به هم میریزه شوهرشه!
کل کارام ریخته سرم ۳۰ام ۶ام ۲ام ۸ام ۱۱ام امتحان دارم هیچ کدومشو نخوندم! الانم حسو حال درس ندارم !
زندگی همیشه بر طبق انتظار پیش نمیره، مرگ جزء اون قسمتی هست که همه میدونیم هست اما انتظارش رو نداریم.. به قول فروغ کاریش هم نمیتوان کرد، خیلی هم خوب است..
خدا رحمتشون کنه....!
خوب ارواروم شروع کن به خوندن....!
:*!
خدایش بیامرزد...