124- کمی تا حدودی بیخودی!


گاهی در مورد خیلی چیزا واقعا سخت میگیری به خودت به ذهنت به همه چیز !ولی وقتی انجام شد خیلی خیلی اسون تر از اون چیزی هست که تو ذهنت تصور میکردی یا انجام میدادی !


یه جوری حس ارامش دارم! یعنی از یه چیز گنده میترسیدم الان تموم شد دیگه نمیترسم :دی ولی عجب استرسی داشتا!اصلن نمیشد تو چشم هیچ کدومشون نگاه کرد! : اس


هممم یه سویی شرت بود مال یه نفر بود خیلی خوب بود منو نجات داد!:دی همون موقعی که از استرس داشتم تلف میشدم کلی گرما داد :دی


* اصلش خیلی بهتره! :پی

**شدیدا دلم ی چیز خوشمزه میخاد!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد